گریختن به دوزخ!
وضعیت سرزمینهای اشغالی آشفته است. اقدامات نتانیاهو، معترضان اشغالگر را چند هفته به خیابانها کشاند و نه تنها شهروندان اشغالگر که حتی سردمداران صهیونیست را هم به جان هم انداخت تا بار دیگر شکافها در حکومتِ جعلیشان آشکار شود.
شگفت آنکه صهیونیستها همزمان بر خشونتهایشان علیه فلسطینیان و نمازگزاران مسجدالاقصی افزودند و سپس غزه و جنوب لبنان را هدف حمله قرار دادند و در عین حال ایران را به حمله نظامی تهدید میکنند! ترفندشان ایجاد تهدید خارجی برای خاموش کردن آتش داخلی است.
البته نتانیاهو و دیگر همقطارانش برای ماندن در قدرت از جنگافروزی ابایی ندارند اما مسئله آنها، ناتوانیشان در عملی کردن تهدیدهایشان است.
جنگ 33 روزهی صهیونیستها با لبنان و سپس جنگ 22 روزه و 8 روزهی آنها با مسلمانان غزه، خالی بودن دست ارتش صهیونیستی در مواجهه با تهدیدهای جدی را نشان داد. با وجود حزبالله لبنان در مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی و حضور قانونی و علنی ایران در سوریه، حتی تهدید صهیونیستها علیه کشورمان هم نابخردانه است، چه رسد به عملی کردن تهدیدها.
اما جدای از اعتراضات اخیر علیه نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی، رژیم جعلی حقیقتا با بحران موجودیت روبروست، اما ظاهرا هنوز هم علت و عمق بحران را درک نمیکنند. حمله آنها به تاسیسات هستهای ایران (به فرض محال که بتوانند)، چه دردی از آنها درمان خواهدکرد؟ مگر جمهوری اسلامی طی 44 سال اخیر با سلاح هستهای آنها را به لبه بحران کشانده است؟
امروز خانهی عنکبوت از درون دچار بحران است و هر بار که شکافها گستردهتر و ضربات نیروهای مقاومت سنگینتر شود، رشتههای نازک حیات رژیم جعلی صهیونیستی بیشتر از هم میگلسد.
در این میان، باید به حال دولت وادادهی باکو تاسف خورد که این روزها آشکارا نقش عروسک خیمهشببازی صهیونیستها را بازی میکند و به رویاپردازیهای امثال اردوغان دلخوش کرده است.