ندبه

بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...

ندبه

بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...

سلام خوش آمدید

نیمه پنهان ماه 1: دوم

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۱۲ ب.ظ

اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ. پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌آمد، اما می‌گفت: «چطور کولر روشن کنم وقتی بچه‌ها در جبهه زیر گرما می‌جنگند؟» همان غذایی را می‌خورد که همه می‌خوردند و در اهواز ما غذایی نداشتیم. یک روز به ناصر فرج‌اللهی – که آن‌وقت با ما بود و بعد شهید شد – گفتم: «این‌طور نمی‌شود، مصطفی خیلی ضعیف شده، خون‌ریزی کرده، درد دارد. باید خودم برایش غذا بپزم.» و از او خواستم یک زودپز برایم بیاورد. خودم هم رفتم شهر مرغ خریدم که برای مصطفی سوپ درست کنم. ناصر گفت: «دکتر* قبول نمی‌کند.» گفتم «نمی‌گذاریم مصطفی بفهمد…» زودپز را چون خودمان گاز نداشتیم بردیم اتاق کلاه‌سبزها. آن‌جا اتاق افسرهای ارتش بود و یخچال، گاز و… داشت. به ناصر گفتم «وقتی زودپز سوت زد، هر کس در اتاق بود نیم‌ساعت بعد گاز را خاموش کند.» ناصر رفت زودپز را گذاشت.

آن‌روز افسرها از پادگان آمده بودند و آن‌جا جلسه داشتند. من در طبقه بالا نماز می‌خواندم. یک دفعه صدای انفجاری شنیدم که از داخل خود ستاد بود. فکر کردیم توپ به ستاد خورده. افسرها از اتاق می‌دویدند بیرون و همه فکر می‌کردند این‌ها ترکش خورده‌اند. بعد فهمیدم زودپز سوت نکشیده و وسط جلسه‌شان منفجر شده. اتفاق خنده‌دار و در عین حال ناراحت‌کننده‌ای بود. همه می‌گفتند «جریان چی بوده؟ زودپز خانم دکتر منفجر شده و…» نمی‌دانستم به مصطفی چطور بگویم که ما چه کرده‌ایم در ستاد… بعد تعریف کردم همه چیز را و مصطفی می‌خندید و می‌خندید. به من گفت: چه کردید جلوی افسرها؟ چرا اصرار داشتید به من سوپ بدهید؟ ببینید خدا چه کرد.

 

گزیده‌ای از کتاب: نیمه‌ی پنهان ماه 1: شهید مصطفی چمران به روایت غاده جابر، همسر شهید

* منظور، شهید دکتر چمران است.

 

  • بنده ...

دوستان خدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ندبه