میدانید چرا جز دو حکومت در جهان، سایر حاکمان و حکومتهای دنیا برای پایان دادن به جنایات غزه قدم برنمیدارند؟ میاندیشم چون دینشان از سیاستشان جداست. دین که از سیاست جدا شد میشود ترکیه. دین که از سیاست جدا شد میشود مصر؛ میشود سعودی، اردن، قطر، بحرین؛ که ظاهرا دین دارند، اما واقعا نه.
اسلامی که از سیاست جدا باشد، اسلام نیست؛ وهم است، دلخوشکُنک است، نه به کار دوست میآید و نه دشمن را سرجایش مینشاند. و چنین میشود که دو میلیارد مسلمان به خاک افتادن همکیشانشان در غزه را میبینند و میسوزند و نمیدانند چه کنند. چون حکام ظاهرا مسلمان اما عملا سکولارشان دارند چرتکه میاندازند که آیا میصرفد بابت دفاع از غزه قید غرب را بزنند و قدرت و سلطنت دوروزهشان را به خطر بیاندازند یا نه. مِنَّتَش را هم البته سر مردم میگذارند که: اینها همه بهخاطر «منافع ملی» است!
و بعد به ما زخمزبان میزنند که ایران غزه را رها کرده! ما غزه را رها کردیم؟! در چهل و ششهفت سال گذشته چه در صحنه جنگ و چه سیاست که حامی فلسطین بودیم شما کجا بودید؟ وقتی قاسم سلیمانیها مشت رزمندگان فلسطینی را با سلاح پر میکردند و ساختن موشک را یادشان میدادند شما در کدام سوراخ خزیده بودید؟ کیست که نداند در ظاهر از فلسطین میگویید و پشت پرده آرزوی مرگ حماس را دارید تا پرونده فلسطین برای همیشه بسته شود و شما به عادیسازیها و برنامههای توسعه اقتصادیتان برسید؟!
دین که از سیاست جدا شد، تمام هستی در دو روزه همین دنیا خلاصه میشود. آنگاه منافع ملی میشود منافع مادی و رشد انسان و هدفی که برایش به این جهان گام نهاده به محاق میرود و نرخ رشد اقتصادی و شاخص رفاه جایش را میگیرد.
در تمام سالهای گذشته بعد از انقلاب، آنچه ایران را واداشته است تا مقابل گندهگوییهای آمریکا بایستد و برای احقاق حق فلسطین پا روی گلوی صهیونیستها بگذارد، اسلام سیاسی است.
و باز، آنچه یمن را واداشت تا در حمایت از ملت غزه علیه آمریکا و صهیونیستها به پا خیزد، اسلام سیاسی است؛ نه اسلام دروغینِ آمریکاییِ سکولارِ بیخاصیتی که فقط اجلاس سران تشکیل دهد و بیانیه صادر کند.
- ۰ نظر
- ۰۳ مرداد ۰۴ ، ۲۳:۱۲