رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفانالاقصی خود را بر سر دوراهی مهلکی دید که هر دو سرش برای آنها ویرانگر است: دوراهی واکنش متعارف و واکنش شدید و جنونآمیز.
حمله چندجانبه و ناگهانی حماس امنیت و اقتداری را که صهیونیستها مدعیش بودند، درهمشکست. رژیم جعلی برای بازیابیِ وجهه ازدسترفتهاش، راه دوم را برگزید، شاید چون میپنداشت که اگر واکنش سختی نشان ندهد، نه تنها اعتماد داخلی را از دست خواهدداد بلکه در آینده باید منتظر طوفانالأقصیهای بیشتر و مهلکتری باشد. پس، حماقت مضاعفی مرتکب شد و حملههای وحشیانه خود را آغاز کرد. اظهارنظرهای جنونآمیز سران رژیم در نخستین روزهای حمله به غزه بهخوبی نشان میداد که از نظر روانی بههمریختهاند و بر آنچه در حال وقوع است، هیچ کنترلی ندارند. اما نفهمیدند که واکنش دیوانهوار و جنایات وحشیانهی آنها علیه مردم غزه، برایشان تلهی مرگبارتری است زیرا وجدانهای بیدار و افکار عمومی جهانیان را علیهشان بسیج خواهدکرد.
در واشنگتن، پایتخت شیطان، هزاران نفر پس از برگزاری تظاهرات در حمایت از فلسطین، نماز ظهر را به جماعت اقامه کردند.
در لندن هزاران نفر با تجمع مقابل ساختمان مرکزی بیبیسی، نسبت به انتشار جانبدارانهی اخبار به نفع رژیم صهیونیستی، اعتراض کردند.
در اروپا بهرغم ممنوعیت تظاهرات به نفع فلسطین، جمعیت زیادی به خیابانها آمدند. حتی در کشور کمجمعیتی مثل دانمارک، حضور مردم در صحنه چشمگیر بود.
در آمریکا دانشجویان معترض به هیلی اجازه سخنرانی ندادند و در حضورش فریاد زدند که او آزادی فلسطین را با چشمهای خود خواهددید!
بهگمانم در تمام 75 سال اشغالگریِ علنی رژیم صهیونیستی، دنیا چنین علیه این رژیم منحوس یکصدا نشده بود.
حتی شاید افراد بسیاری در جهان که قبلا مسئله فلسطین برایشان موضوعیت نداشت، بهسبب جنایات اخیر صهیونیستها نسبت به موضوع کنجکاو شده و به صف حامیان فلسطین پیوسته باشند. در اینصورت، رژیم جعلی با بلاهت خود، افراد اصطلاحا خنثی را به مخالفان خود تبدیل کرده است.
دشمنان خدا به خیال خود نقشه میکشند، اما نمیدانند که خدا برایشان نقشه کشیده و آنها گامبهگام بهسمت فرجام هولناکشان قدم برمیدارند.