
عکس از بنیاد مکتب حاج قاسم -حفظ و نشر آثار شهید سپهبد قاسم سلیمانی: Soleimani.ir، مأخذ و دریافت در اندازه اصلی: تارنمای نگاره
- ۰ نظر
- ۰۷ مهر ۰۴ ، ۱۷:۳۸

عکس از بنیاد مکتب حاج قاسم -حفظ و نشر آثار شهید سپهبد قاسم سلیمانی: Soleimani.ir، مأخذ و دریافت در اندازه اصلی: تارنمای نگاره

خبر شهادت سیدهادی و سه نفر از دوستانش روز جمعه رسید. روز بعدش یک همایش بزرگ در پشتیبانی از مقاومت داشتیم و در برنامه چنین پیشبینی شده بود که در آغاز برنامه به مناسبتی ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء و عزاداری باشد. زمانی که خبر شهادت سیدهادی اعلام شد، من سعی کردم بخش عزاداری از برنامه حذف شود تا مبادا بعضی فکر کنند این بخش اختصاصاً برای سیدهادی و دوستانش اضافه شده...
به هر حال من باید بعد از ذکر مصیبت سخنرانی میکردم. وقتی بالا رفتم یکباره دهها دوربین تلویزیونی با لامپهای بزرگ و نورهای قوی روبهرویم قرار گرفت. حرارت بیش از حد تحمل بود. مخصوصا با توجه به اینکه این پروژکتورها حرارت زیادی دارند و جلوی دید را هم میگیرند و این مشکل در مورد کسی که مثل من عینک داشته باشد شدیدتر است.
سخنرانی را آغاز کردم و طبق معمول صحبت کردم، اما در یک لحظه احساس کردم که دیگر هیچچیزی نمیبینم چون عرق از صورتم سرازیر بود و شیشهی عینک را گرفته بود. خواستم دست دراز کنم و از جعبه دستمال کاغذی روی میز جلویم دستمال بردارم و عرق را پاک کنم-لااقل از شیشهی عینک- ولی دستم پیش نرفت، چون فکر کردم در میان این دوربینهایی که در حال فیلمبرداری هستند حتماً بعضیها فیلم را در اختیار شبکههای مختلف از جمله شبکههای تلویزیونی اسرائیل قرار میدهند و در این صورت همه تصور میکنند من دارم اشکم را پاک میکنم نه عرق را... ترجیح دادم حتی اگر در قطرات عرق غرق شوم، تصویر یک پدر دردمند از کشته شدن فرزند را در اختیار دشمن نگذارم که پشت تریبون در حال گریه است، در حالی که دیگران را به شهادت و جهاد دعوت میکند...
ترجمهی بخشی از سخنان شهید سیدحسن نصرالله در مصاحبه با یکی از مجلات فرانسوی، درباره شهادت فرزندشان، سیدهادی؛ مأخذ: کتاب «نصرالله» به کوشش محمدرضا زائری، صص 53 و 54
نقطهچینهای بین متن، جاهایی هستند که تلخیص شدهاند.

هر وقت او را در تلویزیون میدیدم روحیه میگرفتم. در چهرهاش هیچوقت از خستگی و شکستگی اثری نبود، هرچند میدانم با کوهی از مشکلات دستوپنجه نرم میکرد.
یکبار وقتی خبرنگار (به گمانم یوسف سلامی) درباره تهدیدهای دشمن از او پرسید، یکدستش را مشت کرد و گفت، به جهنم بگذار هر غلطی میخواهند بکنند، الحمدلله مشتمان پر است.
خداوند رحمتتتان کند و از شما راضی باشد.
توضیح: پرسش و پاسخ خبرنگار و شهید حاجیزاده شاید عین کلمات ایشان نبود و بر اساس آنچه یادم مانده بود، نقل شد.
السلام علیک یا اباعبدلله الحسین
آجرک الله یا صاحب الزمان

اگر حادثه کربلا و اسوهگیری از آن نبود؛ انقلاب اسلامی ایران پیروز نمیشد.
امام خامنهای حفظه الله 1372/03/26
برای شهدایمان به سوگ ننشستیم؛ خون آنان حماسه آفرید و یادشان با یاد مظلومترین و حماسهسازترین شهید عالم، حسین بن علی درهمآمیخت. خدایا بهحق حسینِ فاطمه، دوستانت را حفظ و پیروز و دشمنانت را منکوب فرما و فرج آخرین ذخیره خود در زمین، مهدی موعود، را الساعه برسان؛ سلام الله علیهم
نشانی دریافت تصویر و سخننگاشت در اندازه اصلی در تارنمای Khamenei.ir

امروز پیکرهای پاک مردانی تشییع میشود که شهادتشان گواهی میدهد پیروان علی در دفاع از اسلام و کرامت انسان، بین شیعه و سنی تفاوت قائل نیستند.
خوشا به حالتان ای یاران راستین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله