عمهجان دست معجزهگرت را بر سرمان بگذار...
عمهجان اگر روزی کسی از سنگینی مصیبت شما و تشنگی کودکانتان و قساوت دشمنانتان حیرت کرد و پرسید: «مگر میشود؟!» غزه را نشانشان میدهیم و میگوییم: «آری، ببین، میشود!»
قریب به چهار ماه است که صهیونیستها در برابر دیدگان دنیا آب و نان و دارو و سوخت را بر زنان و کودکان و مردان غریب غزه حرام کردهاند و از زمین و آسمان بر آنها آتش میبارانند.
عمهجان، غمهای ما در برابر اندوه سترگ شما ناچیز است و باز ما بیتابیم. ای دخت علی و فاطمه، ای خواهر حسن و حسین، ای عمهی سیدالساجدین و ای سپر بلای امامت، به ما بگویید و به ما بیاموزید که کوه اندوه را چگونه با خود کشیدید و لشکر تاریکی را چگونه تاراندید؟!
در میانهی غمهای سنگینی که اینروزها سینه ما و همه شرافتمندان جهان را میفشارد، بشارتی هست که قلوبمان را آرامش میبخشد و حقیقتی که شما در تاریخ ماندگارش کردید: خون بر شمشیر پیروز است و خداوند حق را پیروز و باطل را منکوب میکند.
همان سرنوشتی که بر دشمنان شما رفت، بر یزیدها و شمرهای زمان ما نیز خواهدرفت. یقیناً، زود است آن روزی که امت خدا به منجی جهان، که جان عالم به فدای خاک قدومش باد، اقتدا کند و پیشانیِ شکر به خاک درگاه پروردگار بساید، ان شاء الله
سلام الله علیک یا زینب؛ سالروز شهادتتان را به شما و خاندان وحی و به عبد صالح و حاضر خدا و شیعیان و محبان شما تعزیت عرض میکنم.
نشانی دریافت تصویر در اندازه اصلی از تارنمای «عصر انتظار»
- ۰۲/۱۱/۰۷