«...به خدا قسم اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهای آنهاست به من بدهند تا خداوند را با ربودن پوست جوی از دهان مورچهای معصیت کنم به چنین کاری دست نمیزنم! و بیشک دنیای شما نزد من از برگی که در دهان ملخی است و آن را میجود خوارتر است! علی را با نعمتی که از دست میرود و لذّتی که باقی نمیماند چکار؟! از خواب عقل، و زشتی لغزش به خدا پناه میبریم، و از او یاری میطلبیم.»
فرازی از خطبه 215 نهجالبلاغه، ترجمهی استاد حسین انصاریان
«... وَ اللّهِ لَوْ اُعْطیتُ الاَْقالیمَ السَّبْعَةَ بِما تَحْتَ اَفْلاکِها عَلى اَنْ اَعْصِىَ اللّهَ فى نَمْلَة اَسْلُبُها جُلْبَ شَعیرَة ما فَعَلْتُ! وَ اِنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدى لاََهْوَنُ مِنْ وَرَقَة فى فَمِ جَرادَة تَقْضَمُها! ما لِعَلِىٍّ وَ لِنَعیم یَفْنى، وَ لَذَّة لاتَبْقى؟! نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ سُباتِ الْعَقْلِ، وَ قُبْحِ الزَّلَلِ، وَ بِهِ نَسْتَعینُ.»