ای رسول خدا، از من و دخترت بر تو سلام باد که در جوار تو آمد، و به سرعت به تو ملحق شد.
ای رسول حق، از دوری دختر برگزیدهات شکیباییام کم شد، و طاقتم از دست رفت، جز آنکه مرا در فراق عظیم تو، و سنگینی مصیبتت جای تسلیت (در مصیبت فاطمه) است. زیرا من بودم که با دست خود تو را در آغوش خاک جای دادم، و سرت بر سینه من بود که روح پاکت از قفس تن پرید. «ما از خداییم و به خدا بازمیگردیم.»*
راستی که امانت بازگردانده شد، و گروگان دریافت گردید. اما غصه من ابدی است، و شبم قرین بیداری است تا زمانی که خداوند برای من جایگاهی را که تو در آن اقامت داری اختیار کند.
به زودی دخترت از همدستی امت برای ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسیدن از او اصرار کن، و خبر اوضاع را از او بخواه؛ در حالی که بین ما و تو فاصله زیادی نشده و زمانه از یادت خالی نگشته این همه ستم به ما شد.
به هر دو نفر شما سلام باد سلام وداع کننده نه سلام رنجیده خاطر دلتنگ.
اگر از کنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.
نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ (در برخی نُسَخ، ۲۰۲)، ترجمه فارسی: استاد حسین انصاریان، مأخذ و نشانی متن عربی و ترجمه: در erfan.ir)
* بخشی از آیه ۱۵۶ سوره مبارکه بقره: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
- ۰۴ آذر ۰۴ ، ۱۷:۰۳