با اشک کودکی میگریست و از دیدن گلی در میانهی خاک و آتش ذوق میکرد. او با باورهای راستینش زندگی کرد و با همانها پر کشید.
در تحصیلات، نمونه بود. در دانشگاه تهران الکترومکانیک خواند و با بورس تحصیلی دانشجویان ممتاز راهی آمریکا شد و در الکترونیک و فیزیک پلاسما با درجه ممتاز، دکتری گرفت. اما موفقیتهای تحصیلی و کاری او حتی فرسنگها دورتر از وطن نتوانست روح پرتبوتابش را به زنجیر بکشد. سلطهی پهلوی و اشغالگری صهیونیستها را هرگز از یاد نبرد و تا توانست علیهشان جنگید. همانجا همراه سایر دانشجویان مسلمان و ایرانی، انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را بنیان نهاد.
بعد از قیام 15 خرداد 1342 برای آموختن جنگهای چریکی عازم مصر شد. اواخر سال 49 به دعوت امام موسی صدرِ عزیز، رهبر شیعیان لبنان به جنوب لبنان رفت. جنوب عمدتا شیعهنشین و بسیار محروم و فقیر بود. امام موسی با همراهی چمران و دیگر یارانشان «حرکت محرومین» و سپس سازمان «اَمَل» را پی ریخت. انقلاب اسلامی که پیروز شد، چمران پس از 23 سال هجرت به ایران بازگشت. طی سالهای 58 و 59 چند مسئولیت گرفت اما از شهرت و ثروت و منیّت گریزان بود.
چند روز از انقلاب نگذشته بود که جداییطلبهای کُرد به اسلحه دست بردند. چمران به کردستان رفت. قائله کردستان که خوابید، یورش رژیم صدام به ایران آغاز شده بود. چمران و دیگر یارانش ستاد جنگهای نامنظم را تاسیس کردند و او شخصا در میادین حاضر بود. چمران برای باورهایش جنگید و سرانجام در 31 خرداد 60 در جبههی سوسنگرد-دهلاویه به شهادت رسید.
شهادت گوارایت باد.
- ۰ نظر
- ۳۱ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۲۹