ندبه

بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...

ندبه

بر من سخت است که خلق را ببینم و تو دیده نشوی...

سلام خوش آمدید

۱۱۰ مطلب با موضوع «تاریخ سیاسی» ثبت شده است

...اگر فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) زنِ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم نبود، قضیّه همین بود؛ از شوهرش دفاع نمیکرد از زمامدار به‌حق دفاع میکرد.

 

بخشی از بیانات امام خامنه‌ای (حفظه الله و روحی فداه) در یکی از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی: نشانی نماهنگ

  • ۰۴ آذر ۰۴ ، ۲۱:۱۴
  • بنده...

ای‌ رسول خدا، از من و دخترت بر تو سلام باد که در جوار تو آمد، و به سرعت به تو ملحق شد.

ای‌ رسول حق، از دوری‌ دختر برگزیده‌ات شکیبایی‌ام کم شد، و طاقتم از دست رفت، جز آنکه مرا در فراق عظیم تو، و سنگینی‌ مصیبتت جای‌ تسلیت (در مصیبت فاطمه) است. زیرا من بودم که با دست خود تو را در آغوش خاک جای‌ دادم، و سرت بر سینه من بود که روح پاکت از قفس تن پرید. «ما از خداییم و به خدا بازمی‌گردیم.»*

راستی‌ که امانت بازگردانده شد، و گروگان دریافت گردید. اما غصه من ابدی‌ است، و شبم قرین بیداری‌ است تا زمانی‌ که خداوند برای‌ من جایگاهی‌ را که تو در آن اقامت داری‌ اختیار کند.

به زودی‌ دخترت از همدستی‌ امت برای‌ ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسیدن از او اصرار کن، و خبر اوضاع را از او بخواه؛ در حالی‌ که بین ما و تو فاصله زیادی‌ نشده و زمانه از یادت خالی‌ نگشته این همه ستم به ما شد.

به هر دو نفر شما سلام باد سلام وداع کننده نه سلام رنجیده خاطر دلتنگ. 

اگر از کنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی‌ به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.

نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ (در برخی نُسَخ، ۲۰۲)، ترجمه فارسی: استاد حسین انصاریان، مأخذ و نشانی متن عربی و ترجمه: در erfan.ir)

* بخشی از آیه ۱۵۶ سوره مبارکه بقرهإِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

 

  • ۰۴ آذر ۰۴ ، ۱۷:۰۳
  • بنده...

خبر شهادت سیدهادی و سه نفر از دوستانش روز جمعه رسید. روز بعدش یک همایش بزرگ در پشتیبانی از مقاومت داشتیم و در برنامه چنین پیش‌بینی شده بود که در آغاز برنامه به مناسبتی ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء و عزاداری باشد. زمانی که خبر شهادت سیدهادی اعلام شد، من سعی کردم بخش عزاداری از برنامه حذف شود تا مبادا بعضی فکر کنند این بخش اختصاصاً برای سیدهادی و دوستانش اضافه شده...

به هر حال من باید بعد از ذکر مصیبت سخن‌رانی میکردم. وقتی بالا رفتم یکباره دهها دوربین تلویزیونی با لامپهای بزرگ و نورهای قوی روبهرویم قرار گرفت. حرارت بیش از حد تحمل بود. مخصوصا با توجه به اینکه این پروژکتورها حرارت زیادی دارند و جلوی دید را هم می‌گیرند و این مشکل در مورد کسی که مثل من عینک داشته باشد شدیدتر است.

سخن‌رانی را آغاز کردم و طبق معمول صحبت کردم، اما در یک لحظه احساس کردم که دیگر هیچچیزی نمیبینم چون عرق از صورتم سرازیر بود و شیشهی عینک را گرفته بود. خواستم دست دراز کنم و از جعبه دستمال کاغذی روی میز جلویم دستمال بردارم و عرق را پاک کنم-لااقل از شیشهی عینک- ولی دستم پیش نرفت، چون فکر کردم در میان این دوربینهایی که در حال فیلمبرداری هستند حتماً بعضیها فیلم را در اختیار شبکههای مختلف از جمله شبکههای تلویزیونی اسرائیل قرار میدهند و در این صورت همه تصور میکنند من دارم اشکم را پاک میکنم نه عرق را... ترجیح دادم حتی اگر در قطرات عرق غرق شوم، تصویر یک پدر دردمند از کشته شدن فرزند را در اختیار دشمن نگذارم که پشت تریبون در حال گریه است، در حالی که دیگران را به شهادت و جهاد دعوت می‌کند...

ترجمه‌ی بخشی از سخنان شهید سیدحسن نصرالله در مصاحبه با یکی از مجلات فرانسوی، درباره شهادت فرزندشان، سیدهادی؛ مأخذ: کتاب «نصرالله» به کوشش محمدرضا زائری، صص 53 و 54

نقطه‌چین‌های بین متن، جاهایی هستند که تلخیص شده‌اند.


نشانی مأخذ عکس در تارنمای نگاره

  • بنده...

درس نگرفتن سیاسیون غربگرا از تجربه ماشه و برجام، از خود ماشه و برجام دردناک‌تر است.

  • ۰ نظر
  • ۳۰ شهریور ۰۴ ، ۲۱:۱۹
  • بنده...

فرماندهی از سربازش پرسید در جنگ کِی پیش‌روی می‌کنیم و کی عقب‌نشینی؟ گفت: وقتی دشمن از جلو حمله کرد عقب‌ می‌نشینیم و اگر از پشت‌سر حمله کرد پیش می‌رویم. حکایت طیف‌های غربگرای ما هم همین است؛ مذاکره تحت هر شرایطی! ذهنیت غلطی دارند و بر آن اصرار می‌ورزند: مذاکره کنیم تا سایه جنگ از سر کشور کنار برود.

چرا نمی‌خواهند بفهمند که دقیقا وسط مذاکره با آمریکا جنگ شد! 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ شهریور ۰۴ ، ۲۳:۱۹
  • بنده...
ندبه